Saturday, January 10, 2009

جامعه مدنی از دیدگاه فیلسوفان جهان


اصطلاح جامعه مدنی برای بار نخست در مدینه فاضله افلاطون در یونان باستان مطرح شد. اما مقوله جامعه مدنی در کشور عزیز ما افغانستان بعد از سقوط حاکمیت طالبان ،توافقات بن و روی کار آمدن حکومت موقت ، انتقالی و انتخابی بر سر زبانها افتید.

از جامعه مدنی دانشمندان ،فیلسوفان و کارگزاران جامعه مدنی تعاریف زیاد ارایه کرده اند ولی در حقیقت تا حال تعریف روشن واضح و فراگیر و تعریف واحدی از جامعه مدنی ارایه نشده است به طور مثال بعد از افلاطون ،ارسطو فیلسوف یونانی دیگری است که در رساله سیاست خود به جامعه نظم یافته ای اشاره می کند که آن از طریق تحقق قانون اساسی تدوین شده توسط او بوجود می آید، به عقیده ارسطو جامعه مدنی عبارت از جامعه قانونمندی است که شهروندان ، در آن همه دارای استقلال و آزادی اراده بوده و در سرنوشت سیاسی خویش شریک هستند.

دو فیلسوف آلمانی بنام هیگل و مارکس جامعه مدنی را چنین تعریف کرده اند:جامعه مدنی شامل کلیه مناسبات اقتصادی و خانوادگی می شود که در خارج از ساخت سیاسی و قضایی دولت قرار داشته و ذاتاً حوزه هایی از فراگیری محدود است.(هیگل)

جامعه مدنی چیزی به جز از نوعی ساماندهی نیست که بورژوازی ضرورتاً برای اهداف داخلی و خارجی خود برای تضمین مالکیت و منافع مشترکش اتخاذ می کند.(مارکس)

دو فیلسوف دیگر جامعه مدنی را از دیدگاه خود چنین بیان کرده اند: جامعه مدنی یک پروژه باز است که ضامن دموکراسی دوامدار باشد(هانا آرنست)

جامعه مدنی پل ارتباطی هستند که کمبود ها ، نواقص ،نارسایی ها و مشکلات حوزه خصوصی را به گوش مسئولین دولت می رساند
نویسنده:محمد عظیم الفتی

No comments :

Post a Comment