Tuesday, March 23, 2010




بهار رسید اما هنوز دلتنګ شما خواهم بود




لحظه ها است که دلم سخت در آشوب است نمی دانم سر انجامم چی خواهد شد دلم در نهایت فراز و نشیب این زندګی برای شما دوستان تنګ شده است واژه های دوستی هر لحظه من را از ماورای قلبم به شما می کشاند و اما مشکلات کاری و دادو ستد زمان را چنان محدود ساخته است که چاره به استنثنای غیبت کوتاه نیست نمی دانم راهی که درپیش ګرفته ام تا چه زمانی مرا به خود مشغول خواهد ساخت اما محض خرسندم که حد اقل می توانم کاهګاهی پست جدید ویا حد اقل پیام تبریکی در ویبلاک خود داشته باشم
ګاهګاهی با خود می ګویم
چرخ ګردون ګر دو روزی بر مرادی ما نرفت
دایما یکسان نماند حال دوران غم مخور
اندوهم از این است که نمی دانم بازی ګر چرخ ګردون چه بازی دیګری را برایم در پیش خواهد داشت عمری است سر درګم ام نمی دانم سر انجام این پروانه شاه بازی تقدیر مرا به کجا خواهد کشاند دیری است از عزیزانم دورم و این دوری عزیزان خیلی درد آور است تن سپردن به دیار و امواج خروشان حیات بدون آنکه بدانی کشتی تو را به کجا خواهد کشاند سخت است
از ابتدا تا اکنون امیدوار روز های بهتر بوده ام و همچنان نیز امیدوار خواهم بود شاید تقدیرم چنین بوده و چنین باشد
ممکن راهی را که پروانه تقدیر برایم در پیش ګرفته من را به سرمنزل آسایش رهنمون کند
مرا دردیست اندر دل اګر ګویم زبان سوزد
اګر در دل نهم ترسم که مغز استخوان سوزد
به هر حال امیدوارم فراغ و دوری از عزیزانم طول نکشد فرصت یابم تا زمانی را در کنار کسانی که دوستشان دارم باشم
قول میدهم که به یاد عزیزانم همیش خواهم بود و خواهم زیست به هر حال در فرجام بهترین و صمیمانه ترین تبریکات خود را به مناسبت فرا رسیدن سال نو ۱۳۸۹ از صمیم قلب به شما و همه همکاران و دوستان تبریک گفته از خداوند متعال خوشی،سعادت وترقی برای شما و کافه ملت افغانستان خواهانم ، هر روز تان نوروز ، نوروز تان پیروز.

نویسنده:محمد عظیم الفتی