Friday, November 12, 2010

پیام تبریکی محمد عظیم الفتی به مناسبت عید قربان
!برادران و خواهران عزیز السلام و علیکم و رحمه الله و برکاته
عید فرخنده قربان یاد آور تسلیم مطق و آګاهانه ی دو بنده ی برګزیده خدا فرا رسید این عید از ګرامی ترین عید های مسلمانان جهان است که به یاد ابراهیم و فرزندش اسماعیل علیه اسلام توسط مسلمانان جشن ګرفته می شود خداوند متعال به ابراهیم علیه اسلام فرزندی اعطا کرد و او را اسماعیل نام نهاد این فرزند نزد ابراهیم علیه اسلام بسیار عزیز و ګرامی بود زمانی که اسماعیل علیه اسلام به سن بلوغ رسید ابراهیم علیه اسلام چندین بار در خواب دید که خداوند بر او امر نازل کرده که بدون هیچ دلیلی فرزند عزیز و ګرامی خود را قربانی کندابراهیم علیه اسلام بعد از یک سلسله کشمکشهای درونی با موافقت فرزند عزیزش به محل مورد نظر می روند و ابراهیم علیه اسلام آماده سربریدن فرزند نازنین و محبوب خود می شود اما در هنګام انجام قربانی اسماعیل خداوند متعال او را در این امتحان سربلند در می آورد و به عیوض ګوسفندی را برای ذبح به نزد ابراهیم علیه اسلام می فرستدبه هر حال فرا رسیدن عید فرخنده قربان را به کافه مسلمانان جهان و به خصوص به دوستان که در افغانستان ویا نقاط دیګر جهان زندګی میکنند صمیمانه تبریک و تهنیت عرض میدارم در این ایام مبارک که فرصت خوبی برای تضرع و عرضه نیاز به درګاه اقدس الهی است از خداوند متعال مسلت می نمایم که درهای رحمت و هدایت بیکران خویش را به روی بشر خسته از جنګ و مهاجرت بګشاید و با لطف عظیم خویش درد و رنج مشکلات و پریشانی همه مان را در زمینه تحقق زندګی آرام سالم و هدفمند برای همګان فراهم نماید

Tuesday, March 23, 2010




بهار رسید اما هنوز دلتنګ شما خواهم بود




لحظه ها است که دلم سخت در آشوب است نمی دانم سر انجامم چی خواهد شد دلم در نهایت فراز و نشیب این زندګی برای شما دوستان تنګ شده است واژه های دوستی هر لحظه من را از ماورای قلبم به شما می کشاند و اما مشکلات کاری و دادو ستد زمان را چنان محدود ساخته است که چاره به استنثنای غیبت کوتاه نیست نمی دانم راهی که درپیش ګرفته ام تا چه زمانی مرا به خود مشغول خواهد ساخت اما محض خرسندم که حد اقل می توانم کاهګاهی پست جدید ویا حد اقل پیام تبریکی در ویبلاک خود داشته باشم
ګاهګاهی با خود می ګویم
چرخ ګردون ګر دو روزی بر مرادی ما نرفت
دایما یکسان نماند حال دوران غم مخور
اندوهم از این است که نمی دانم بازی ګر چرخ ګردون چه بازی دیګری را برایم در پیش خواهد داشت عمری است سر درګم ام نمی دانم سر انجام این پروانه شاه بازی تقدیر مرا به کجا خواهد کشاند دیری است از عزیزانم دورم و این دوری عزیزان خیلی درد آور است تن سپردن به دیار و امواج خروشان حیات بدون آنکه بدانی کشتی تو را به کجا خواهد کشاند سخت است
از ابتدا تا اکنون امیدوار روز های بهتر بوده ام و همچنان نیز امیدوار خواهم بود شاید تقدیرم چنین بوده و چنین باشد
ممکن راهی را که پروانه تقدیر برایم در پیش ګرفته من را به سرمنزل آسایش رهنمون کند
مرا دردیست اندر دل اګر ګویم زبان سوزد
اګر در دل نهم ترسم که مغز استخوان سوزد
به هر حال امیدوارم فراغ و دوری از عزیزانم طول نکشد فرصت یابم تا زمانی را در کنار کسانی که دوستشان دارم باشم
قول میدهم که به یاد عزیزانم همیش خواهم بود و خواهم زیست به هر حال در فرجام بهترین و صمیمانه ترین تبریکات خود را به مناسبت فرا رسیدن سال نو ۱۳۸۹ از صمیم قلب به شما و همه همکاران و دوستان تبریک گفته از خداوند متعال خوشی،سعادت وترقی برای شما و کافه ملت افغانستان خواهانم ، هر روز تان نوروز ، نوروز تان پیروز.

نویسنده:محمد عظیم الفتی